چرا باید برای نورپردازی محتوای ویدیویی هدف داشته باشیم؟

تو این 10 سالی که انواع پروژه‌های عکاسی و تصویربرداری و ساخت تیزر و کلیپ رو انجام دادم، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌هام که روز به روز برام مهم‌تر هم می‌شد داشتن هدف برای نورپردازی بود.

اهداف نورپردازی محتوای ویدیویی:

اولین و ساده‌ترین کار بیشتر کردن کمیت نور صحنه

یکی از عجیب‌ترین و شگفت‌انگیزترین قسمت‌های بدن ما چشم‌هامون و کلا پروسه دیدنه. هرچی ازین پروسه بگم کم گفتم برای همین وقتتون رو نمی‌گیرم، فقط همین رو یادآوری می‌کنم که همیشه گفتیم چرا با دوربین اون چیزی که خودمون می‌بینیم ثبت نمیشه؟

خب همینجا می‌فهمیم که دوربین‌ها محدودیت‌های خودشون رو دارن و هر دوربینی هم محدودیت‌های خاص خودشو داره. تفاوت یک آدم حرفه‌ای هم خیلی وقت‌ها همینجا معلوم میشه.

یکی از این محدودیت‌ها میزان حساسیت حسگرهای دوربین به نور و میزان نوری که یک لنز از خودش عبور میده ست. یعنی با توجه که ساختار لنزها و نوع عملکرد حسگرهای دوربین و تفاوت فاحششون با چشم ما قرار نیست اون چیزی که می‌بینیم رو دقیقا ثبت کنه.

یکی از بهترین ابزارها برای رفع این محدودیت که اصطالحا نورگیری دوربین‌ها می‌گن، استفاده از نورپردازیه. که عموما با استفاده از بالا بردن ISO یا باز کردن دیافراگم و کم کردن سرعت شاتر دوریبن اون رو می‌خواهیم جبران کنیم اما هرکردوم از این موارد مشکلات خودشون رو دارن.

پیشنهاد می‌کنم برای اینکه بتونین توی شرایطی که که نمی‌تونین از ابزار خاصی استفاده کنین از لنز نرمال، لنزی که هر عکاسی باید همراهش باشه استفاده کنین.

نورپردازی محتوای ویدیویی
هدف برای نورپردازی محتوای ویدیویی باعث رضایت کارفرما میشه، از چهرش مشخصه

ایجاد فضا و اتسمفر با نورپردازی

دومین هدف نورپردازی ویدیو یا حتی صحنه عکاسی(مورد بالا توی عکاسی اونقدر مورد مهمی نیست، چون توی ادیت عکس دستمون بازتر از ادیت رنگ و نور فیلم هست)، ایجاد اون فضای دلخواه برای روایت داستان هست. چیزی که هر فیلمبردار یا عکاس رو با بقیه متفاوت می‌کنه. توی فیلم‌های کلاسیک یکی از مشخصه‌های مهم ژانرهای مختلف همین فضا و اتمسفر نورپردازی هست، شاخص‌ترینشون فیلم‌های ژانر نوآر هستند. استفاده درست از مفهوم تاریکی و روشنایی و نورهای موضعی کمک می‌کنه تا توی یک نگاه ژانر فیلم رو بفهمین.

یکی از بهترین نکات دیدن فیلم‌های سینمایی یا کارهای فیلمبردارهای بزرگ یاد گرفتن همین نکته یا هدف هست. ببینیم با توجه به صحنه و داستانی که قراره روایت بشه چه نوع فضایی رو می‌سازن. تیزی سایه‌ها، نسبت سایه‌ها به روشنایی و استفاده از نورهای موضعی که می‌شه خیلی راحت چشم بیننده رو هدایت کرد، هدف داشتن برای همه‌ی اینها باعث می‌شه کیفیت کارتون چند برابر بشه.

نورپردازی محتوای ویدیویی
استفاده از نورپردازی سه نقطه‌ای برای ساخت تصویر سه بعدی

ساخت تصویر سه بعدی با نورپردازی سه نقطه‌ای

احتمالا شما هم راجع به نورپردازی سه نقطه‌ای زیاد شنیدین، تاکید همه فیلمبردارها برای این مدل نورپردازی، برای ساخت تصویر سه بعدی یعنی تصویری که سوژه از بکگراند جدا شده باشه‌ هست. دادن عمق به تصویر با استفاده از نورپردازی اتفاق می‌افته، درسته که بازی با عمق میدان هم تا حدی این حالت رو به تصویر میده، ولی به زیبایی تصویری که با نورپردازی درست، عمق پیدا کرده نمیشه.

اگر بخوام خیلی ساده این مدل نورپردازی(سه نقطه‌ای) رو بگم، همونطوری که از اسمش پیداست یعنی از 3 منبع نوری استفاده کنیم، که یکی از همه پرقدرت‌تر که مقابل سوژه قرار می‌گیره و نور کلیدی ما میشه و یکی دیگه که تقریبا با زاویه مخالف نور اصلی با قدرت کمتر برای کم کردن میزان تاریکی سایه هست تا سوژه توی داینامیک رنج دوربین(هدف بعدی ما از نورپردازی محتوای ویدیویی) قرار بگیره، و نور دیگه از پشت سوژه با قدرت بیشتر از نور دوم تابیده میشه که کار جدا کردن سوژه از بکگراند رو انجام میده.

مطابق کردن نور صحنه با داینامیک رنج دوربین به وسیله نورپردازی

تو ویکی‌پدیا داینامیک رنج رو اینجوری تعریف کرده.

دامنه دینامیکی یا دینامیک رنج (به انگلیسی: Dynamic range) یا محدوده دینامیکی عکس عبارت است از تفاوت مقدار روشنایی بین تاریک‌ترین نقاط و روشن‌ترین نواحی عکس که دارای جزئیات قابل تشخیص باشند. در برخی عکس‌ها نواحی تاریک یا روشن بعضاً دارای جزئیات هستند و در برخی قسمتها فاقد جزئیات یا بافت قابل تشخیص. محدوده دینامیکی عکس در واقع مشخص می‌کند که در عکس چه طیفی از روشنایی بین تاریک‌ترین قسمتهای حاوی جزئیات تا روشن‌ترین قسمتها وجود دارد. هر چقدر این فاصله بیشتر باشد، عکس دارای محدوده دینامیکی بیشتری است و در آن نواحی بیشتری در قسمتهای تاریک و روشن دارای جزئیات قابل تشخیص هستند. واحد سنجش دینامیک رنج، EV یا Exposure Value است. این مقدار محدوده دینامیکی در وسایل و مدیاهای مختلف، متفاوت است؛ مثلاً دوربین‌های عکاسی دیجیتال SLR دارای دینامیک رنج حدود ۶–۸ و چشم انسان دارای دینامیک رنج ۱۴EV است.

خب اگر سخت بود فهمیدنش به زبان ساده میگم. بازم اینجا مثال اینکه چرا دوربین اون چیزی که با چشممون می‌بینیم رو ثبت نمی‌کنه میارم. چشم انسان قابلیت داره که میزان زیادی از اختلاف سایه و روشن رو ثبت کنه. یعنی اگه توی آفتاب باشین و یکی زیر سایه درخت باشه هم صورت اون طرف رو درست می‌بینین هم آسمان آبی خیلی روشن رو. اما دوربین‌ها عموما این قابلیت رو ندارن چون یا باید روشنایی آسمون رو درست ثبت کنن یاصورت به نسبت تاریک اون سوژه توی سایه.

خب برای اینکه باز هم اون چیزی که می‌بینیم رو سعی کنیم همونجوری با دوربین هم ثبت و ذخیره کنیم، باید از ابزارهای نورپردازی استفاده کنیم. مثل رفلکتور یا لامپ‌های مختلف حرفه‌ای یا غیر حرفه‌ای. تا بتونیم اون اختلافی که توی سایه و روشنایی هست رو پر کنیم.

نورپردازی ویدیو
پشت صحنه ساخت تیزر جام رمضان اسکواش، برای دیدن کلیپ تیزر ویدیویی کلیک کنید

اهمیت نورپردازی در شخصیت سازی برای سوژه

اکثرا توی فیلم‌های ترسناک یا خودمون با چراغ قوه برای اینکه ترسناک جلوه کنیم، نور رو از پایین به صورتمون میندازیم. چون هیچوقت در طول روز یا شب نور از پایین روی صورت کسی نمی‌افته و این یچیز غیر عادیه.

شخصیت سازی توی محتوای ویدیویی وقتی کسی جلوی دوربین هست همینقدر جدیه، یعنی اگر مدل نورپردازیتون جوری باشه که سوژه حالت غیر عادی بخودش بگیره، فیلم ترسناک میشه بجای اینکه آموزنده باشه. پس با توجه به نوع روایت و محتوایی که قراره منتقل بشه باید تعیین کنیم که چه حس و حالی رو قراره منتقل کنم. فقط توجه به اینکه سایه‌ها تیز یا نرم باشن کیفیت کارمون توی انتقال مفهوم رو چند برابر می‌کنه

مشخص کردن زمان و مکان با نورپردازی

همونجوری که از اسمش پیداست، تکلیف بیننده رو باید روشن کنیم که این فیلم توی روز یا شب، داخلیه یا خارجی.

همیشه بدونین، بیننده کم درگیری نداره و این روزها توجه آدم‌ها گرون شده. پس اگر توی محتواتون مواردی دارین که ناخودآگاه بیننده رو اذیت می‌کنه، شما باختین.

یکی از همین مواردی که باعث میشه ناخودآگاه بیننده اذیت بشه مشخص نبودن فضای کلی و زمان و مکان اون چیزیه که داره می‌بینه. درست رسوندن این مفهوم هم جز با تمرین و دیدن نمونه به دست نمیاد، پیشنهاد می‌کنم از همین الان پشت صحنه فیلم‌ها رو با دقت زیاد ببینین و توی خونه تمرین کنین یا ازین به بعد دقت کنین وقتی توی خونه هستین و مثلا روزه فضای کلی خونه چجوریه یا حتی ساعت‌های مختلف روز رو دقت کنین سایه‌ها، گرمی و سردی نور و حتی حجم و کیفیت نور چجوریه.

چون اون بالا صحبت از نورپردازی توی فیلم‌های کلاسیک شد یک مورد خیلی جالب دیگه رو هم بهتون میگم. زمان قدیم بیشتر(البته توی فیلم MADMAX هم گویا از این تکنیک استفاده شده) به دلیل محدودیت‌های خاص اونموقع مدت زمانی که طول می‌کشید تا یک فیلم کامل ضبط بشه خیلی مهم بود. یکی از تکنیک‌هایی که باعث میشد حتی توی نور روز و فضای خارجی حالت شب رو به بیننده منتقل کنن این بود که در بالاترین حالت خورشید در طول روز و با استفاده از فیلترهایی که جلوی دوربین قرار می‌گرفت تا فضا رو کمی سرد کنه و کم کردن میزان رسیدن نور به حسگر که البته اونموقع از نگاتیو استفاده میشد کاری می‌کردن که انگار زمیان فیلم توی شب داره اتفاق می‌افته.

پس فکر نکنین که رسیدن به فضای مورد نظرتون، ابزار خاصی می‌خواد فقط با کمی خلاقیت و تیزهوشی می‌تونین به فضای مورد نظرتون برای محتوای ویدیوییتون برسین.

Leave a Comment